«ایراد» در لغت به معنای بهانه گیری و خرده گرفتن آمده؛ در اینجا اشکالی است که یکی از طرفین دعوی میتواند بر شکایت، قاضی، طرف مقابل، صلاحیت دادگاه و نماینده طرف مقابل بگیرد.
دکتر شمس در تعریف ایراد نوشته اند: «اصطلاح حقوقی ایراد عبارت است از وسیلهای که خوانده در جهت ایجاد مانع موقتی یا دائمی بر جریان رسیدگی به دعوای مطروحه یا بر شکلگیری مبارزه در اصل و ماهیت حق مورد ادعا، به منظور بازداشتن موقت و یا دائم خواهان از پیروزی به کار میگیرد.»
ایرادات شکلی دادخواست
موارد مذکور در ماده ۱۸ قانون دیوان موارد الزامی برای ذکر در دادخواست میباشد و نقص هر کدام از موارد به معنی ناقص بودن دادخواست است و دفتر شعبه در صورت مشاهده این موارد به خواهان اخطار میدهد.
ماده ۲۸ قانون دیوان عدالت اداری بیان میدارد: «در صورتی که هر یک از موارد مذکور در بندهای (ب) تا (ث) و (چ) ماده (۱۸) این قانون در دادخواست رعایت نشده باشد و یا دادخواست از جهت شرایط مقرر در مواد (۱۹) الی (۲۳) این قانون نقص داشته باشد، مدیر دفتر شعبه ظرف دو روز نقایص دادخواست را طی اخطاریهای بهطور مستقیم یا از طریق دفاتر مستقر در مراکز استانها به شاکی اعلام میکند. شاکی، ده روز از تاریخ ابلاغ اخطاریه، فرصت رفع نقص دارد و چنانچه در مهلت مذکور اقدام به رفع نقص ننماید، دادخواست بموجب قرار مدیر دفتر یا جانشین او، رد میگردد. این قرار ظرف ده روز از تاریخ ابلاغ، قابل اعتراض در همان شعبه دیوان است. رسیدگی به اعتراض نسبت به رد دادخواست، توسط رئیس یا دادرس علیالبدل شعبه انجام میشود و پس از صدور دستور توسط قاضی مزبور، مراتب توسط مدیر دفتر شعبه به معترض ابلاغ میگردد. این تصمیم قطعی است، ولی رد دادخواست، مانع طرح مجدد شکایت نیست.»
چنانچه دادخواست، فاقد نام و نامخانوادگی شاکی یا اقامتگاه وی باشد، به موجب قرار مدیر دفتر شعبه، رد میشود. این قرار قطعی است، ولی صدور آن، مانع طرح مجدد شکایت نیست. چنانچه طرح شکایت مجدد مستلزم رعایت زمان مشخص باشد از زمان اطلاع محاسبه می شود.
شاکی باید رونوشت یا تصویر خوانا و گواهی شده اسناد و مدارک مورد استناد خود را پیوست دادخواست نماید.
هرگاه دادخواست توسط وکیل یا قائممقام و یا نماینده قانونی شاکی تقدیم شده باشد، باید تصویر یا رونوشت گواهی شده سند مثبِت سمت دادخواستدهنده نیز ضمیمه گردد.
ایرادات شکلی شکایت
پس از تکمیل دادخواست، مدیر دفتر مکلف است ظرف دو روز یک نسخه از دادخواست و ضمائم آن و وصول یا عدم وصول پاسخ طرف شکایت، به رئیس شعبه دیوان اعلام میگردد و رسیدگی شروع میگردد. در مواردی شعبه دیوان بدون ورود در ماهیت موضوع قرار رد شکایت صادر میکند.
ماده ۵۳ قانون دیوان بیان میدارد: «در صورت احراز هریک از جهات زیر، شعبه دیوان حتی قبل از ارسال دادخواست و ضمائم به طرف شکایت، قرار رد شکایت صادر میکند:
- الف) شاکی برای طرح شکایت، اهلیت قانونی نداشته باشد.
- ب) شاکی در شکایت مطروحه ذینفع نباشد.
- پ) شکایت متوجه طرف شکایت نباشد.
- ت) شکایت خارج از موعد قانونی، مطرح شده باشد.
- ث) شکایت طرح شده از حیث موضوع قبلاً بین همان اشخاص یا اشخاصی که اصحاب دعوی، قائممقام آنان هستند، رسیدگی و حکم قطعی نسبت به آن صادر شده باشد.
- ج) موجبات رسیدگی به شکایت، منتفی شده باشد.»
لذا شرایط طرح شکایت در دیوان بدین شرح است:
- اهلیت
- ذینفع بودن خواهان
- توجه شکایت به طرف مقابل
- داشتن سمت جهت طرح شکایت
- رعایت مواعد قانونی
- عدم سبق طرح شکایت
اهلیت: از جمله شرایط الزامی برای طرح شکایت در دیوان عدالت اداری داشتن اهلیت است. مطابق ماده ۹۵۸ قانون مدنی «هر انسان متمتع از حقوق مدنی خواهد بود. اما هیچکس نمیتواند حقوق خود را اجراء کند، مگر اینکه برای این امر، اهلیت قانونی داشته باشد.» همچنین اگر چه همه مردم اهلیت تمتع دارند و میتوانند از مزایای حقوق مدنی برخوردار شوند، ولی گاهی به موجب قوانین خاصی ممکن است همه یا برخی از مزایای حقوق مدنی از آنان سلب شود؛ مثلا بیگانگان نسبت به تملک اموال غیر منقول در ایران اهلیت تمتع ندارند، مگر اینکه نسبت به آن با دولت ایران قراردادی بسته باشند. عدم رعایت این شرط منتج به طرح ایراد عدم اهلیت و قرار رد شکایت میگردد.
نفع: کسی که در دادگاهی اقامه دعوا میکند باید در آن نفعی داشته باشد؛ یعنی دعوای او عقلایی بوده و موضوعی را تعقیب نکند که برای او فایدهای را در بر نداشته باشد و وقت دستگاه قضایی را صرف اموری ننماید که پیشرفت یا عدم پیشرفت آن برای او مساوی باشد. دراین راستا ماده ۵۳ قانون دیوان عدالت اداری از جمله شرایط طرح شکایت در دیوان را ذینفع بودن شاکی دانسته است. نفع نداشتن در موضوع شکایت منجر به طرح ایراد عدم ذینفع بودن شاکی و قرار رد شکایت میشود.
توجه شکایت به طرف مقابل: ایراد عدم توجه شکایت نسبت به خوانده یعنی اینکه خوانده دعوی مدعی است که دعوی مطرح شده متوجه من نیست.به این ایراد اصطلاحاً ایراد عدم توجه شکایت گفته میشود.
سمت: سمت عبارت است از عنوانی که شخص با داشتن آن، دعوایی اقامه میکند یا به دعوای دیگر پاسخ میدهد. که این عنوان بر دوگونه خواهد بود یا شخص به عنوان اصیل یعنی کسی که مستقیماً در دعوا ذینفع است دخالت میکند و یا به عنوان نمایندگی از طرف شخص ذینفع و اصیل در دعوا دخالت میکند. مثل: ولی، قیم، وصی، مدیر تصفیه، وکیل و غیره. نداشتن سمت منتج به ایراد سمت و قرار رد شکایت میگردد؛ چراکه دیوان حق رسیدگی به دعوای شخص فاقد سمت را ندارد.
رعایت مواعد قانونی: عدم رعایت مواعد قانونی علیالاصول موجب میشود ذینفع حقی که در انجام عمل مربوطه داشته را از دست بدهد. طرح شکایت در صورت انقضای مواعد قانونی منجر به طرح ایراد عدم رعایت مواعد قانونی و رد شکایت میگردد.
عدم سبق طرح شکایت: شکایت طرح شده از حیث موضوع قبلاً بین همان اشخاص یا اشخاصی که اصحاب دعوی، قائممقام آنان هستند، رسیدگی و حکم قطعی نسبت به آن صادر شده باشد. در این مورد بین اینکه شکایت در این شعبه یا شعبه هم عرض رسیدگی شده وجود ندارد. این مسئله منتج به طرح ایراد سبق طرح شکایت میگردد.