این کتاب به شما می آموزد که چه زمانی و چگونه دعوای فسخ معامله اقامه کنید و چگونه از آن دفاع کنید تا برنده دعوا باشید. با مشاهده نمونه دادخواست می آموزید که سریعاً دادخواست تنظیم کنید و با مطالعه نمونه آراء نحوه دفاع از این دعوا را یاد خواهید گرفت. با مطالعه این کتاب تمام آنچه که برای طرح و دفاع از دعوای فسخ معامله مورد نیاز است را خواهید آموخت.
۲۹۴,۳۰۰ تومان
کتاب فسخ معامله در رویه دادگاه ها این دعوا ارکان آن و شرایط اقامه دعوای فسخ را بیان کرده است. مراحل دادخواست فسخ معامله، دادخواست فسخ معامله، ضرر و زیان فسخ معامله ملک، مدت زمان قانونی فسخ معامله خودرو، فسخ معامله عدم پرداخت ثمن،آثار فسخ قرارداد، نمونه متن فسخ قرارداد، فسخ معامله به علت برگشت چک و فسخ معامله بعد از انتقال سند را با مطالعه این کتاب خواهید آموخت.کتاب فوق علاوه بر این که دعوای فوق و ارکان آن و نحوه طرح دعوا در این باب را بیان می کند، رویه دادگاه ها در این موضوع را نیز دربر دارد.
یعنی شما علاوه بر اینکه با خواندن این کتاب می فهمید که دعوای فسخ معامله چیست؟ چگونه این دعوا باید طرح شود؟ نمونه دادخواست دعوای فوق را مشاهده و آراء این موضوع و رویه قضایی را نیز می آموزید. کتاب مذکور دربردارنده آراء وحدت رویه، آراء اصراری، آراء شعب دیوان عالی کشور، آراء دادگاه های بدوی و تجدیدنظر، نشست های قضایی و نظریات مشورتی در مورد دعوای فسخ معامله است.
فسخ در لغت به معنای نقض، شکستن و تباه کردن است و در اصطلاح حقوقی عبارت است از پایان دادن به حیات معامله و قراردادی لازم بهوسیله یکی از متعاملین یا فرد ثالث.
فسخ حق مالی قابل اسقاطی است که صرفاً در مورد عقود لازم موضوعیت دارد و در صورت فوت صاحب حق به وراث او منتقل میشود، مگر در مواردی که قید مباشرت در اعمال خیار فسخ شده باشد یا برای فردی غیر از متعاملین حق فسخ قرار داده شود.
حق فسخ در عقود جایز جایگاه بحث ندارد؛ چرا که هرکدام از طرفین عقد در عقود جائز میتوانند هر وقت که بخواهند عقد را بر هم زنند حال آنکه هیچکدام از طرفین عقود لازم حق بر هم زدن آن را ندارند، مگر در موارد وجود حق فسخ.
حق فسخ متکی به اراده یکی از طرفین است و ماهیت ایقاع دارد؛ اما در صورتی که طرفین عقد لازم هر دو رضایت به فسخ داشته باشند این عمل دیگر فسخ نیست، بلکه اقاله است.
خیار به مفهوم اختیار و قدرت زایل نمودن عقد است اگرچه در قانون مدنی خیار تعریف نشده است؛ اما وضعیت حقوقی موجد حق فسخ در معاملات را «خیار» میگویند؛ بنابراین، کسی که دارای «خیار» است از هر نوع، با هر شرایطی حق فسخ قرارداد و معامله لازم را دارد خیارات از جهات مختلف قابل تقسیم هستند که ما در ذیل خیارات را از جهت زمان اعمال تقسیمبندی میکنیم:
این خیار در ماده ۴۱۰ قانون مدنی پیشبینی شده است: «هرگاه کسی مالی را ندیده و آن را فقط به وصف بخرد، بعد از دیدن اگر دارای اوصافی که ذکر شده است نباشد مختار میشود که بیع را فسخ کند یا به همان نحو که هست قبول نماید.» بهعنوان مثال اگر فرد فرشی را بهعنوان فرش دستبافت بخرد؛ ولی بعد از رؤیت معلوم شود فرش دستبافت نیست خریدار حق فسخ دارد؛ اما اگر وصف اساسی و ذاتی مورد معامله با چیزی که توصیف شده متفاوت باشد معامله باطل است.
اگر خریداری به اعتماد رؤیت سابق خود اقدام به معامله نماید و بعداً معلوم شود که مورد معامله فاقد اوصاف سابق بوده، اختیار فسخ دارد که به این خیار، خیار رؤیت میگویند. این نوع خیار صرفاً در مورد عین معین و در حکم عین معین جاری است در مورد بیع کلی خیار رؤیت و تخلف از وصف جاری نخواهد بود.
مقصود از این نوع خیار آن است که یکی از متعاملین مبلغی بسیار بالاتر از ارزش واقعی مبیع به فروشنده پرداخت نماید یا بایع به ثمن بخس مال خود را واگذار کند برای اعمال خیار غبن، فاحش بودن و غیر قابل اغماض بودن شرط است همچنین لازم است که مغبون از قیمت عادله روز آگاه نباشد و اگر نه خیار غبن قابل اعمال نیست این خیار ساقط نمیشود حتی به پرداخت تفاوت قیمت مگر با رضایت مغبون.
تدلیس عملی است که سبب فریب طرف معامله میشود قصد فریب دادن مؤثر در مقام نیست، برای اعمال خیار تدلیس صرف فریب خوردن طرف معامله کفایت میکند.
این نوع خیار فسخ به جهت معیوب بودن مبیع برای مشتری ایجاد میشود و مشتری مختار است بین قبول مورد معامله معیوب یا اخذ خسارت یا فسخ معامله.
بنا به منطوق ماده ۴۲۴ قانون مدنی عیب زمانی مخفی محسوب میشود که مشتری در زمان انعقاد عقد جاهل به آن باشد اعم از اینکه عیب واقعاً مخفی بوده باشد یا مشتری متوجه آن نشود در هر حال اگر مشتری تغییری در مبیع ایجاد کند یا آن را منتقل نماید خیار ساقط میشود و صرفاً حق دریافت ارش دارد.
این نوع خیار زمانی به وجود میآید که عقد بیع نسبت به قسمتی از مبیع باطل شود در این صورت مشتری حق خواهد داشت نسبت به قسمت دیگر معامله را فسخ نماید یا قبول کند در هر حال اگر قسمتی از بیع قبول شود نسبت به قسمت دیگری که باطل شده است ثمن مسترد خواهد شد.
این نوع اختیار ناشی از شروط ضمن عقد است که ممکن است طرفین بنا به مصالح خود در ضمن عقد بگنجانند در حقوق ایران سه نوع شرط قابل تعریف است:
به نظر میرسد شرط فعل یکی از مشکلترین مواردی است که موجر حق فسخ دارد؛ چرا که اگر مشروطعلیه اقدام به انجام فعل ننماید یا از فعلی که مقرر شده خودداری نکند مشروطله باید برای اجبار وی در راستای اجرای ماده ۲۳۹ قانون مدنی به حاکم رجوع کند و در صورت عدم امکان اجبار حق فسخ خواهد داشت.
در شرط صفت معامله به شرط وجود صفتی خاص در مورد معامله به لحاظ کمی یا کیفی انجام میشود؛ مثلاً، مشتری در خرید ماشین شرط میکند که به شرط بیرنگ بودن خریداری مینماید در صورتیکه ماشین رنگ داشته باشد مشتری حق فسخ دارد؛
مثلاً، اگر در ضمن عقد بیع شرط شود که با انعقاد عقد بیع زمین، بایع حق استفاده از تراکتور را به خریدار ظرف مدت یک سال از تاریخ انعقاد عقد داشته باشد مشتری با انعقاد عقد حق استفاده از تراکتور را به مدت یک سال پیدا مینماید؛ اما اگر مشخص شود که تراکتور بر اثر پرت شدن از کوه کلاً نابود شده و از بین رفته بایع حق فسخ خواهد داشت.
مقنن بهموجب ماده ۳۹۷ قانون مدنی به طرفین معامله اجازه داده است تا زمانی که در جلسه معامله هستند بیع را فسخ نمایند.
در صورتی که مورد معامله حیوان زنده معین باشد مشتری سه روز حق فسخ دارد.
خیار تأخیر ثمن همانگونه که از اسم آن پیداست اختیار برهم زدن معامله توسط بایع به جهت تأخیر در پرداخت ثمن توسط مشتری است مشروط بر اینکه:
خیار شرط: یکی از معمولترین موارد فسخ این خیار میباشد به این مفهوم که در حین عقد شرط میشود که بایع یا مشتری و یا حتی هر دو تا یک مدت معین اختیار برهم زدن معامله را داشته باشند.
چراغ دانش ناشر تخصصی کتب حقوقی کاربردی، آموزشی است که با مدیریت مهدی زینالی با شماره مجوز ۴۷۰۷ از سال ۱۳۹۳ اقدام به چاپ نشر ۵۰۰ عنوان کتاب های حقوقی به ویژه کتاب کاربردی و آموزشی ویژه قضات وکلا و دانشجویان را به سرانجام رسانده است.
© استفاده از مطالب انتشارات چراغ دانش فقط برای مقاصد غیر تجاری و با ذکر منبع بلامانع است. تمامی حقوق مادی و معنوی این وبسایت متعلق به (چراغ دانش) می باشد.