اقلام سبد خرید شما
اقلام سبد خرید شما

کتاب دعوای تحویل و تسلیم مبیع

این کتاب به شما می آموزد که چه زمانی و چگونه دعوای تحویل و تسلیم مبیع اقامه کنید و چگونه از آن دفاع کنید تا برنده دعوا باشید.

 

با مشاهده نمونه دادخواست می آموزید که سریعاً دادخواست تنظیم کنید و با مطالعه نمونه آراء نحوه دفاع از این دعوا را یاد خواهید گرفت. با مطالعه این کتاب تمام آنچه که برای طرح و دفاع از دعوای تحویل و تسلیم مبیع مورد نیاز است را خواهید آموخت.

ارسال در سریع ترین زمان

ارسال رایگان(حتی یک کتاب)

گارانتی بازگشت کالا

پشتیبانی 7 روز هفته

این کتاب به شما می آموزد که چه زمانی و چگونه دعوای تحویل و تسلیم مبیع اقامه کنید و چگونه از آن دفاع کنید تا برنده دعوا باشید.

با مشاهده نمونه دادخواست می آموزید که سریعاً دادخواست تنظیم کنید و با مطالعه نمونه آراء نحوه دفاع از این دعوا را یاد خواهید گرفت. با مطالعه این کتاب تمام آنچه که برای طرح و دفاع از دعوای تحویل و تسلیم مبیع مورد نیاز است را خواهید آموخت.

کتاب فوق علاوه بر این که دعوای تحویل و تسلیم مبیع  و ارکان آن و نحوه طرح دعوا در این باب را بیان می کند، رویه دادگاه ها در این موضوع را نیز دربر دارد. یعنی شما علاوه بر اینکه با خواندن این کتاب می فهمید که دعوای تحویل و تسلیم مبیع چیست؟ چگونه این دعوا باید طرح شود؟ نمونه دادخواست دعوای  فوق را مشاهده و آراء این موضوع و رویه قضایی را نیز می آموزید.

کتاب مذکور دربردارنده آراء وحدت رویه، آراء اصراری، آراء شعب دیوان عالی کشور، آراء دادگاه های بدوی و تجدیدنظر، نشست های قضایی و نظریات مشورتی در  مورد دعوای تحویل و تسلیم مبیع است.

مطابق ماده ۱۸۴ ق.م. عقود و معاملات به لازم، جایز، خیاری، منجز و معلق تقسیم می‌شوند. به تعریف اختصاری هریک می‌پردازیم.

عقد لازم و جایز: عقد لازم آن است که هیچ‌یک از طرفین عقد حق فسخ آن را جز در موارد خاصی که قانون معین کرده نداشته باشد. (ماده ۱۸۵ قانون مدنی) عقد جایز آن است که هریک از طرفین بتواند هر وقت بخواهد آن را فسخ کند.[۴]‌ وکالت، مضاربه، ودیعه، عاریه، جعاله از عقود جایز و بیع، اجاره، صلح از عقود لازم و رهن از جمله عقود مختلط (از یک طرف لازم و از طرف دیگر جایز) هستند.

عقد منجز و معلق: عقد منجز آن است که تأثیر آن برحسب انشاء موقوف به امر دیگری نباشد و الا معلق خواهد بود.[۵] در عقد منجز، عقد منعقد شده و آثار عقد نیز هم‌زمان با انعقاد بر طرفین عقد بار می‌شود.

به‌عنوان مثال در عقد بیع به‌صورت منجز تملیک عین به عوض معلوم مطابق ماده ۳۳۸ ق.م. محقق شده و طرفین نیز ملزم به رعایت آثار و تعهدات ناشی از عقد می‌باشند.

عقد بیع از جمله عقود لازم محسوب می‌شود که برخلاف عقود جایز با فوت و حجر و سفه یکی از طرفین بیع منحل نمی‌شود؛ بنابراین علاوه بر اینکه متبایعین مکلف به انجام تعهدات قراردادی یا قانونی این عقد می‌باشند در صورت فوت یکی از اطراف قرارداد، ورثه ملزم به انجام تعهد مورث خود می‌باشند.

از جمله این تکالیف و تعهدات در عقد بیع، تکلیف بایع به تحویل و تسلیم مبیع است. در این خصوص ماده ۳۶۲ قانون مدنی مقرر می‌دارد: «آثار بیعی که صحیحاً واقع شده باشد از قرار ذیل است:

  1.  به مجرد وقوع بیع مشتری مالک مبیع و بایع مالک ثمن می‌شود؛
  2.  عقد بیع بایع را ضامن درک مبیع و مشتری را ضامن درک ثمن قرار می‌دهد؛
  3.   عقد بیع بایع را به تسلیم مبیع ملزم می‌نماید؛
  4.  عقد بیع مشتری را به تأدیه ثمن ملزم می‌کند.» بنابراین، باید گفت که دعوای تحویل و تسلیم مبیع یکی از آثار عقد بیع است مشروط بر اینکه صحیحاً واقع شده باشد.

 ارکان دعوای تحویل و تسلیم مبیع

وجود عقد بیع و صحیح بودن آن

الف) باید بین خواهان و خوانده این دعوا، قراردادی تحت عنوان بیع وجود داشته باشد: در تعریف عقد بیع ماده ۳۳۸ قانون مدنی مقرر می‌دارد: «بیع عبارت است از تملیک عین به عوض معلوم» که پس از توافق بایع و مشتری در مبیع و حقیقت آن، عقد بیع به ایجاب و قبول واقع می‌شود ممکن است بیع به داد و ستد نیز واقع گردد که در این ارتباط فروشنده را «بایع» و خریدار را «مشتری» و موضوع معامله را «مبیع» و عوض معامله را «ثمن» می‌گویند؛

بنابراین، اگر رابطه حقوقی خواهان و خوانده در قالب بیع نباشد دعوای تحویل و تسلیم مبیع سالبه به انتفاء موضوع است.

ب) باید بیع فی‌مابین خواهان و خوانده دعوا صحیح واقع شود: چرا که بیع فاسد اثری در تملک ندارد و هرگاه کسی به بیع فاسد مالی را قبض کند باید آن را به صاحبش رد نماید و اگر تلف یا ناقص شود ضامن عین و منافع آن خواهد بود؛ بنابراین اگر عقد بیع به هر علتی (اقاله، انفساخ، فسخ) منحل شود یا باطل گردد دعوای تحویل و تسلیم مبیع امکان نخواهد داشت.

 موجودیت مبیع و شرایط آن

همان‌طوری که گفته شد عقد بیعی که صحیحاً واقع شده باشد بایع را به تسلیم مبیع ملزم می‌نماید و این الزام قانونی است و نیازی به‌تصریح این موضع در قرارداد نیست البته ممکن است برای تسلیم تمام یا قسمتی از مَبیع مدتی قرار داده شود؛

بنابراین اگر در عقد بیع شرطی ذکر نشده یا برای تسلیم مبیع موعدی معین نگشته باشد بیع قطعی محسوب است مگر اینکه برحسب عرف و عادت محل یا عرف و عادت تجارت در معاملات تجارتی وجود شرطی یا موعدی مَعهود باشد اگر چه در قرارداد بیع ذکری نشده باشد.

الف) انواع مبیع: با توجه به ماده ۳۵۰ قانون مدنی سه نوع عین وجود دارد:

  1. مبیع عین معین: عین معین، مبیعی است که جز یک فرد خاص در عالم واقع هیچ مشابه دیگری ندارد و هیچ چیز دیگری نمی‌تواند جایگزین آن باشد مانند خرید یک‌ خانه، عکس، یک باغ که ممکن است به‌صورت مشاع و مفروز باشد:
    1. مبیع عین معین از نوع مشاع: مالی است که در واقع امر، یک مجموعه واحد و یک‌پارچه است. به‌عنوان مثال شش دانگ یک آپارتمان، لیکن مشتری حصه‌ای از آن را خریداری می‌کند؛ مثلاً، سه دانگ از شش دانگ آپارتمان، در واقع شریک در مالکیت آن مال می‌شود.
    2. مبیع عین معین از نوع مفروز: در این حالت خریدار یا مشتری اقدام به خرید تمامی حصه مالکیت مال مانند شش‌دانگ یک باب آپارتمان می‌نماید.
  2. مبیع کلی در معین:‌ در این حالت مبیع، مقدار معین از مال متساوی‌الاجزاء در محل مشخص است به‌عنوان مثال ۱۰ عدد لامپ کم مصرف از صد لامپ کم مصرف داخل مغازه پلاک ۱۴٫ در جایی که مبیع کلی‌در‌معین است تکمیل با تعیین مصداق تحقق می‌یابد؛ مثلاً، اگر شما ۳۰ کیلو گندم از یک گونی صد کیلویی خریداری نمودید تا زمانی که فروشنده ۳ کیلو گندم را وزن نکند و مستقل از آن نگذارد شما مالک ۳۰ کیلو گندم نشده‌اید هرچند که عقد قبلاً تحقق پیدا کرده است.
  3.  مبیع کلی‌فی‌الذمه:‌ هرگاه مبیع حین‌العقد در عالم واقع وجود نداشته باشد؛ اما بایع بپذیرد که بر اساس اوصافی که مشتری مشخص می‌کند، آن را محقق سازد، چنین بیعی صحیح بوده و مبیع آن کلی‌فی‌الذمه نامیده می‌شود؛ چرا که آنچه ابتدائاً در بیع به وجود آمده، اشتغال ذمه بایع به محقق ساختن آنچه مقصود خریدار است مانند ۳۰ کیلو خرمای بم؛ بنابراین، بالعکس مبیع کلی در معین، تملیک با تعیین مصداق حاصل نمی‌شود بلکه با تسلیم تملیک حاصل می‌شود. به فرض مثال زمانی که شما ۱۰ جلد کتاب مدنی ۶ با کتاب‌فروشی معامله می‌کنید این معامله عقد بیع است و مبیع کلی‌‌فی‌الذمه است و هرچند که عقد بیع تحقق پیدا کرده است؛ ولی شما هیچ مالکیتی بر کتاب‌ها پیدا نکرده‌اید و در صورتی که کتاب‌ها در راه تلف شود فروشنده ملزم است ۳۰ عدد کتاب دیگر برای شما بفرستد و زمانی تملیک حاصل می‌شود که شما آن را تحویل بگیرید.

البته مرحوم دکتر کاتوزیان (پدر علم حقوق ایران) بر این باور بودند که در عقد کلی نیز با تعیین مصداق تملیک حاصل می‌شود و در مثال فوق اگر کتاب‌ها تلف شد و دیگر فروشنده ملزم به فرستادن کتاب نیست بلکه به استناد ماده ۳۸۷ قانون مدنی (تلف مبیع قبل از قبض) (ضمان معاوضی) بیع منفسخ و فروشنده می‌بایست ثمن دریافتی را به شما مسترد دارد.

ب) ویژگی‌های مبیع

ویژگی‌های قانونی: مقدار و جنس و وصف مبیع باید معلوم باشد و تعیین مقدار آن به وزن یا کیل یا عدد یا ذرع یا مساحت یا مشاهده تابع عرف بلد است و اگر مبیع به‌شرط مقدار معین فروخته شود بیع واقع می‌شود اگرچه هنوز مبیع شمرده نشده یا کیل و ذرع نشده باشد[۷] و همچنین مَبیع ممکن است مَفروز باشد یا مشاع یا مقدار معین به‌طورکلی از شیئی متساوی‌الاجزاء و همچنین ممکن است کلی‌فی‌الذمه باشد.

 ویژگی‌های قراردادی: این ویژگی‌های تحت عنوان شرط در عقد بیع آورده می‌شوند که اهم آن‌ها عبارتند از:

  1. شرط کلی در مبیع: در صورتی که مَبیع کلی یعنی صادق بر افراد عدیده باشد بیع وقتی صحیح است که مقدار و جنس و وصف مَبیع ذکر شود.
  2. شرط مساحت در مبیع: اگر مِلکی به شرط داشتن مساحت معین فروخته شده باشد و بعد معلوم شود که کمتر از آن مقدار است مشتری حق فسخ معامله را خواهد داشت و اگر معلوم شود که بیشتر است بایع می‌تواند آن را فسخ کند مگر اینکه در هر دو صورت طرفین به محاسبه زیاده یا نقیصه تراضی نمایند؛ ولی اگر در زمان معامله مبیع از حیث مقدار معین بوده و در وقت تسلیم کمتر از آن مقدار درآید مشتری حق دارد که بیع را فسخ کند یا قیمت موجود را با تأدیه حصه‌ای از ثمن به نسبت موجود قبول نماید و اگر مبیع زیاده از مقدار معین باشد زیاده مال بایع است.
  3. شرط جنس خاص در مبیع: هرگاه چیز معین (مبیع) به‌عنوان جنس خاصی فروخته شود و در واقع از آن جنس نباشد، بیع باطل است و اگر بعضی از آن از غیر جنس باشد نسبت به آن بعض باطل است و نسبت به مابقی مشتری حق فسخ دارد.
  4. شرط نمونه در مبیع: اگر بیع از روی نمونه به عمل آید در این صورت باید تمام مَبیع مطابق نمونه تسلیم شود و الا مشتری خیار فسخ خواهد داشت. در این ماده ۴۱۰ قانون مدنی چنین تکلیف نموده است: «هرگاه کسی مالی را ندیده و آن را فقط به وصف بخرد بعد از دیدن اگر دارای اوصافی که ذکر شده است نباشد مختار می‌شود که بیع را فسخ کند یا به همان نحو که هست قبول نماید.» البته هرگاه مشتری بعضی از مَبیع را دیده و بعض دیگر را به وصف یا از روی نمونه خریده باشد و آن بعض مطابق وصف یا نمونه نباشد می‌تواند تمام مبیع را رد کند یا تمام آن را قبول نماید. این خیار فسخ در خصوصی مبیع کلی وجود ندارد؛ لذا بایع باید جنسی بدهد که مطابق با اوصاف مقرره بین طرفین باشد.

الزام به تنظیم سند رسمی اتومبیل به انضمام کلیه خسارات قانونی

مشخصات طرفین نام نام خانوادگی نام پدر سن شغل محل اقامت- خیابان – کوچه – پلاک- کد پستی
خواهان
خوانده
وکیل
خواسته یا موضوع الزام به تنظیم سند رسمی اتومبیل …… شماره ……؛ و تحویل آن مقوم به ……. ریال به انضمام کلیه خسارات قانونی
دلایل و منضمات کپی مصدق: ۱. قرارداد مورخ …… ۲. دلیل پرداخت ثمن ۳. گواهی دفترخانه
ریاست محترم دادگاه عمومی حقوقی
احتراماً به استحضار می‌رساند:

اینجانب به نشانی مذکور برابر قرارداد مورخ……، ……. دستگاه اتومبیل وانت/سواری ……… سیستم…… مدل ……… رنگ …. شماره موتور …… شماره شاسی ……… شماره موقت/دائمی ……… دارای ………… جلد سند مالکیت به شماره …… و به شماره ثبت …… صادره از …… اداره راهنمایی و رانندگی …… را از خوانده/خواندگان خریداری نموده و مبلغ …… ریال به‌عنوان قسمتی از/تمامی ثمن معامله نیز پرداخت شده است. علی‌رغم ایفاء تعهداتم به‌عنوان خریدار، متأسفانه خوانده/خواندگان مذکور از اجرای مفاد قرارداد امتناع نموده‌اند. اینک اولاً پیش از حلول جلسه رسیدگی صدور دستور استعلام مالکیت از اداره راهنمایی و رانندگی …… و صدور گواهی توسط دفتر دادگاه جهت اخذ تأییدیه حضور در دفترخانه استدعا می‌شود؛ ثانیاً: با عنایت به مراتب فوق و امتناع خوانده/خواندگان از اجرای مفاد قرارداد، صدور حکم محکومیت ایشان به تنظیم سند رسمی انتقال مورد معامله و تحویل مبیع به استناد مواد ۱۰، ۲۲۰ الی ۲۲۵، ۲۳۸ و ۲۳۹ و ۱۳۰۱ قانون مدنی به نام اینجانب به انضمام جمیع لوازم و لواحق شرعیه و عرفیه و خسارات و هزینه دادرسی درخواست می‌گردد.

محل امضاء – مهر – اثر انگشت
شماره و تاریخ ثبت دادخواست ریاست محترم شعبه ………… دادگاه …………… رسیدگی فرمایید.

نام و نام خانوادگی ارجاع

 

جزئیات کتاب

محصولات مرتبط

دسترسی به صفحات