اقلام سبد خرید شما
اقلام سبد خرید شما
خلع‌ید از سهم‌الارث و اثبات مالکیت

خلع ید از سهم‌الارث و اثبات مالکیت

در تاریخ ۲۵/۱۲/۷۷ آقای فرهاد دادخواستی به طرفیت آقایان احمد و حاج مراد به خواسته اثبات مالکیت و وضع ید نسبت به یک باب گرمابه مخروبه واقع در روستای… به مساحت ۱۲۰۰ مترمربع مقوم به یک میلیون و یکصد هزار ریال تقدیم دادگاه نموده به شعبه ۴ دادگاه عمومی مینودشت ارجاع به کلاسه … ثبت شده ضمن دادخواست با استناد به پرونده کلاسه… شعبه پنجم دادگاه عمومی مینودشت توضیح داده مالک گرمابه مورد ادعا می‌باشد برادران پدرش که خواندگان می‌باشند و ادعای ماترک بودن آن را دارند؛ ولی گرمابه جزو ماترک از مورث آنان نمی‌باشد؛ زیرا وارث آن مرحوم طبق تصمیم‌نامه سهم خود را گرفتند گرمابه در تقسیم‌نامه ذکر نشده است سندی هم ندارند ولی مالکیت بنده را انکار می‌کنند؛

لذا به شرح خواسته حکم به اثبات مالکیت مورد استدعا است خواندگان به شرح لایحه تقدیمی پیوست پرونده به شماره وارده … – ۱۰/۳/۷۸ ضمن رد ادعای خواهان مبنی بر این‌که وی در زمان ساخت گرمابه بچه شیر خوره‌ای پیش نبود است چگونه ادعای مالکانه دارد جای تعجب می‌باشد

تغییر-خواسته-در-دعوا

تقسیم ترکه

قابل ذکر است که سابقاً دادخواست تقسیم ترکه علیه پدر و سایر ورثه تقدیم و مطرح شد پس از رسیدگی‌های به عمل آمده در آن زمان از جمله تحقیق و معاینه محل و جلب نظر کارشناس نهایتاً منجر به دادنامه شماره …- ۲۹/۱۰/۷۶ به مطالبه بهای ترکه راهنمایی و ارشاد شده نکته مهم این‌که ایشان ورثه اراز نبوده و در زمان حیات اراز تملک و تصرفی نداشته هیچ‌گونه بیعانه هم مبنی بر خرید ندارد در جلسه دادرسی وکیل خواهان متذکر شده مورد دعوی سال ۴۸ شاید قبل از آن توسط رحمان پدر موکل احداث شده تا سال ۶۰ توسط پدر موکل اداره می‌شد بعد به مدت سه سال تا سال ۶۳ به شخصی به نام اراز به اجاره واگذار می‌شود که اجاره نامه عادی پیوست پرونده است.

بعد از سال ۶۳ تا ۶۹ در تصرف موکل قرار می‌گیرد بعد در این سال در اثر سیل حمام مخروبه می‌شود با مراجعه به بخش‌داری تقاضای تعمیر می‌شود که پروانه بهره‌برداری از سوی بخشداری به نام موکل صادر می‌گردد در پرونده کلاسه… شعبه ۵ در ضمن تحقیق محلی مراتب تأیید شده است و در پرونده کلاسه… شعبه ۲ دادگاه مینودشت خواندگان تعهد به عدم مزاحمت دادند در پرونده مربوط به ماترک اراز بحثی از حمام نشده است دادگاه ختم رسیدگی را اعلام به شرح رأی شماره… ضمن انعکاس خلاصه جریان پرونده با این استدلال که با توجه به مدارک ابرازی خواهان از جمله برگ تشخیص مالیات بر ارث خواندگان که در هیچ‌یک از آن اوراق نامی از گرمابه برده نشده و اجاره‌نامه تنظیمی بین رحمان قلی با اراز که شخص اخیر به‌عنوان مستأجر نام برده شده و نیز توجهاً که کپی تصمیم‌نامه که سهم‌الارث نیاز یکی و چهار پسر و سه دختر از ورثه مرحوم را از پدربزرگ خواهان است.

همچنین بگی که مادرخواندگان دعوی می‌باشد که این تقسیم‌‌‌نامه در تاریخ ۱۰/۶/۵۷ تنظیم یافته است و در آن اسمی از گرمابه برده نشده و با التفات و استشهادیه محلی در خصوص مالکیت گرمابه نسبت به خواهان دعوای‌ خواهان را وارد تشخیص حکم به اثبات مالکیت خواهان نسبت به یک باب گرمابه واقع در روستای نتقاق به مساحت ۱۲۰۰ مترمربع صادر و اعلام می‌نماید خواندگان از رأی شماره …- ۴/۸/۷۸ شعبه ۴ عمومی مینودشت تجدیدنظرخواهی می‌کنند

ضمن لایحه اعتراضیه به رأی شماره …- ۷۶ استناد کرده که سابقاً در پرونده ۷۸- ۷۳ صادر شده در مورد قول‌نامه استنادی در رأی دادگاه اشعار داشتند بایستی در مورد مالکیت فروشنده رسیدگی می‌شد که آیا فروشنده اساساً مالک بوده تا حق فروش داشته باشد پس از انجام تشریفات مربوط به تبادل لوایح شعبه دوم دادگاه تجدیدنظر استان گلستان طی دادنامه شماره…- ۳/۷/۷۹ رأی تجدیدنظر خواسته را تأیید می‌نماید.

پس از طی این مراحل دادگاه تجدیدنظر صادرکننده رأی شماره…- طی نظریه مورخ ۲۱/۶/۸۰ اعلام داشته چون به پرونده و دادنامه شماره …- ۲۶/۱۰/۷۶ که به‌موجب آن گرمابه در حق محروم اراز کوچک ثابت و مستقر شده است توجه نشده و در واقع به دلیل ابرازی آنان که با پذیرش آن دعوای‌ خواهان قابلیت استماع نداشته است و اعتبار امر مختوم را داشته توجه نگردیده، لذا با اعلام اشتباه در صدور رأی شماره… این شعبه که در تأیید رأی…- شعبه چهارم دادگاه عمومی مینودشت صادر شده در اجرای ماده ۳۲۶ قانون آیین دادرسی مدنی پرونده را برای رسیدگی به دیوان‌عالی کشور ارسال به این شعبه ارجاع به کلاسه فوق ثبت شده است.

هیئت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردیده پس از قرائت گزارش آقای… عضو ممیز و اوراق پرونده مشاوره نموده، چنین رأی می‌دهد.

رأی شعبه اول دیوان‌عالی کشور

همان‌طور که شعبه محترم… دادگاه تجدیدنظر استان گلستان با استناد به دادنامه سابق‌الصدور به شماره…- ۲۹/۱۰/۷۶ شعبه… دادگاه عمومی مینودشت به علت ملاحظه پرونده استنادی مربوط به دادنامه مذکور قبول و اعلام اشتباه نمودند چون ملاحظه پرونده موضوع رأی… شعبه… دادگاه عمومی مینودشت در سرنوشت پرونده مطروحه و رأی شماره…- ۷۸۹ شعبه… دادگاه عمومی مینودشت و شماره … شعبه… دادگاه تجدیدنظر استان گلستان مؤثر بوده و دادگاه‌های مذکور بدون امعان نظر به رأی استنادی مرقوم مبادرت به صدور رأی نموده، لذا آرا صادره مبتنی بر اشتباه قانونی تشخیص با نقض رأی شماره… شعبه محترم… دادگاه تجدیدنظر استان گلستان پرونده جهت رسیدگی به شعبه هم‌عرض یکی دیگر از دادگاه‌های تجدیدنظر استان گلستان ارسال می‌شود.

تغییر-خواسته-در-دعوا

تغییر خواسته در دعوا

تغییر نحوه دعوا یا خواسته در صورتی ممکن است که با دعوای طرح شده مربوط بوده و منشأ واحدی داشته باشد بنابراین تغییر خواسته از خلع ید به تحویل مبیع صحیح نیست چون دعوای خلع ید ناشی از التزامات غیر قراردادی، یعنی غصب است ولی دعوای تحویل مبیع ناشی از الزام قراردادی است.

 در خصوص دعوی آقای (ع.ق.) با وکالت آقای (ح.) به طرفیت (ق.م.) با وکالت ثانویه خانم (الف.) به خواسته خلع‌ید از پلاک قطعه هفتم تفکیکی از پلاک ۲۲۱۷ فرعی از ۳۵۲۶ اصلی بخش ۳ تهران که در جلسه اول دادرسی وکیل خواهان خواسته خود را به تحویل مبیع تغییر داده است.

مبادا اینکه خواهان مدعی شده است به موجب سند مالکیت قدیمی مالکیت شش‌دانگ آپارتمان به پلاک ثبتی مرقوم را بر عهده دارد؛ لیکن خوانده عدواناً آن را تصرف کرده است خوانده در پاسخ به دعوی مطروحه اظهار داشته است که مالک اولیه بوده ملک بوده که به موجب مبایعه‌نامه شماره ۱۱۷۶۸ مورخ ۲۴/۲/۸۵ آن را به خواهان فروخته است. لیکن بخش عمده ثمن معامله را دریافت ننموده است.

بنا به مراتب دادگاه با توجه به جامعه اوراق و محتویات پرونده نظر به اینکه سند مالکیت تقدیمی خواهان مالک پلاک مرقوم بوده است و خوانده مکلف بوده تا ملک را تحویل وی نماید و ادعای خوانده مبنی بر عدم تحویل ثمن مسموع نیست؛ چرا که وی می‌تواند از طرق قانونی نسبت به اخذ ثمن و خسارات وارده اقدام نماید و عدم پرداخت بخشی از ثمن در مانحن­فیه دلیلی بر عدم تحویل مبیع تلقی نمی‌شود.

بنا به مراتب مذکور دادگاه دعوی مطروحه را حمل بر صحت تشخیص و مستنداً به مواد ۱۰- ۲۱۹ – ۲۲۰ و ۳۶۲ قانون مدنی و مواد ۵۱۵ – ۵۱۹ قانون آیین دادرسی مدنی حکم بر تحویل آپارتمان مورد اشاره به انضمام خسارت دادرسی در حق خواهان را صادر و اعلام می‌نماید. رأی صادره ظرف ۲۰ روز قابل تجدیدنظر در محاکم تجدیدنظر استان تهران است.

رأی شعبه ۷ دادگاه تجدیدنظر استان تهران

در خصوص تجدیدنظرخواهی آقای (ح.ث.) و خانم (م.الف.) به وکالت از آقای (ق.م.) به طرفیت آقای (ع.ق.) با وکالت آقای (ع.ح.) نسبت به دادنامه شماره ۹۲۰۹۷۷۰۲۲۷۱۰۰۵۴۵۰ – ۶/۶/۱۳۹۲ صادره از شعبه ۱۱ دادگاه عمومی حقوقی تهران به موجب آن حکم به تحویل یک باب آپارتمان به پلاک ثبتی، قطعه هفتم تفکیکی از پلاک ۲۲۱۷ فرعی از ۳۵۲۶ اصلی بخش ۳ تهران از ناحیه تجدیدنظرخواه به تجدیدنظر خوانده، اصدار یافته است نظر به دادخواست تجدیدنظرخواهی و لوایح متبادله بین طرفین پرونده و با توجه به این بر اساس مقررات ماده ۹۸ قانون آیین دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب در امور مدنی مصوب ۱۳۷۹، تعیین نحوه دعوی یا خواسته در صورتی ممکن است که با دعوای طرح شده مربوط بوده و منشأ واحدی داشته باشد در حالی که دعوی خلع‌ید ناشی از التزامات غیر قراردادی یعنی غصب است؛ ولی دعوی تحویل مبیع ناشی از الزام قراردادی است.

بنا به مراتب این دو دعوی واجد منشأ واحد نمی‌باشد؛ لذا دادگاه دادنامه ­ی تجدیدنظر خواسته را در خور نقض می‌داند و با استناد به مواد ۲، ۳۴۸، ۳۵۸، ۳۶۵ همان قانون، دادنامه­ی تجدیدنظر خواسته را نقض می‌نماید و قرار رد دعوی خواهان بدوی (تجدیدنظر خوانده) را صادر و اعلام می‌دارد رأی صادره قطعی است.

اشتراک گذاری یادداشت

دسترسی به صفحات